موضوع انشا: نسیم مادری مهربان

زندگی زیباست چشمی باز کن / گردشی در کوچه و باغ راز کن

هر که عشقش در تماشا نقش بست / عینک بدبینی خود را شکست

نسیم به پنجره ی اتاقم ضربه ای زد . مرا از فکر و خیال بیرون کشید . پنجره ی اتاق را باز کردم . نوازش نسیم را در جای جای صورت خود احساس کردم . حس خوبی سراسر وجودم را فرا گرفت . انگار باری دیگر متولد شده بودم . ناگهان دیدم که نسیم زوزه کشان از لا به لای درختان عبور می کرد . و چنان برگ درختان را تکان می داد که بلبلی که روی شاخه ی درخت نشسته بود به شوق نسیم شروع به آواز خواندن کرد . همخوانی بلبل و نسیم آغاز شد و صدای دل انگیزی را ایجاد کرد . لحظه ای چشمانم را به آسمان دوختم و با خود چنین گفتم : خدایا سپاس فراوان تو را به خاطر نعمت های فراوان و بی نظیرت. »

نظر شما در مورد این انشا چه بود ؟ نظر بزارید.

انشاء پاییز نگارش پایه یازدهم-درس اول

انشا باران صفحه 20 کتاب نگارش پایه دهم

انشا گذر رودخانه صفحه 21 کتاب نگارش نهم

انشا ازاد صفحه 20 کتاب نگارش هشتم

انشا حیاط مدرسه صفحه 20 کتاب نگارش هفتم

انشا با موضوع زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد

انشا با موضوع دیدن یک شکار چی از دریچه ی چشم یک آهو

نسیم ,انشا ,ی ,ای ,موضوع ,پنجره ,را به ,نسیم مادری ,مادری مهربان ,پنجره ی ,کرد همخوانی ,نسیم مادری مهربان

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

topeng زاپاس فروشگاه آنلاین کافه عکس همه چیز برای تو ormaized rofagha123 قناری این اقلیت یک نفره mahroadkhazeh