انشا با موضوع حیاط مدرسه
پایه ی هفتم-درس اول-صفحه ی ۲۰-حیاط مدرسه
انشا در مورد حیاط مدرسه شماره یک :
مقدمه:درزندگی ما ادم ها مکان هایی بسیار جذابی هستندکه هیچوقت از خاطرات ما فراموش نمی شوند وتا ابدبایاد وخاطرات حس خوب وحال خوبی به ما دست می دهدمانند حیاط مدرسه.
متن انشا:
حیاط مدرسه مکانی است که ما دران بازی  کردیم …. درس خواندیم … افتادیم, نشستیم …گریه کردیم خندیدیم دوست های جدید پیدا کردیم گاهی قهر کردیم گاهی دعوا کردیم .
حیاط مدرسه مانند خود مدرسه شامل خانه دوم ما است که اتفاق های شیرین و تلخ زیادی را در ان تجربه کردیم  حیاط مدرسه ما مانند همه مدرسه ها دارای شیر اب خوری و زمین فوتبال و والیبال است و درختچه ها و درخت های زیبایی دارد که ما همراه با دوستان مان همیشه در زیر سایه های ان دور هم می نشینیم  و لحظات  زیبای کودکی و نوجوانی و جوانی خود را  رقم می زنیم .
روز اول مدرسه راهیچکس فراموش نمی کند.لحظه ی اول باوارد شدن به مدرسه اولین منظره ی قابل روئیت حیاط مدرسه است که با دیدن ان منظره ی زیبا شوق وذوق امدن مدرسه بیشترمی شودتا همراه با دوستان جدید در حیاط مدرسه بازی های جدیدی را نیز تجربه کنیم.
نتیجه گیری:نتیجه می گیریم که همیشه از حیاط مدرسه ی خود واز منظره و وسایل تفریحی ان مراقبت کنیم تا برای دانش اموزان جدیدی که وارد مدرسه می شوند نیز خاطرات شیرینی مانند خاطرات ما ثبت و در یادها همیشگی شود.
انشا در مورد حیاط مدرسه شماره ۲ :
زمانی  که چشمانم را باز کردم متوجه ساعت شدم که با سرعت به پیش رفته و من را از زمان حضور به موقع ام در مدرسه بازداشته است.
من سریع از رختخواب نرم و گرم خود بیرون پریدم و با عجله مقداری از صبحانه را همراه خودم به مدرسه بردم تا در آنجا میل کنم؛ زمانی که به مدرسه دیدم بچه ها را تماشا کردم که صف به صف داخل ساختمان اصلی مدرسه می روند و من هنگامی که خواستم وارد شوم نماینده ای جلوی من و چند تا دانش آموز دیگر را گرفت و اسم هایمان را در برگه ای نوشت تا بعدا به مدیر مدرسه تحویل دهد.
در آن هنگام معاون مدرسه مان به سمت ما آمد و از چهره ای او مشخص بود که برای ما جریمه ای را در نظر گرفته است؛ او به ما گفت شما برای این که دیر آمده اید باید تنبیه شوید و برای همین باید حیاط مدرسه را تمییز و مرتب کنیم.
ما بچه ها در کنار یکدیگر شروع به تمییز کردن حیاط کردیم و شکم من هم در آن وسط به من خبر می داد که گرسنه است ولی آن روز در حیاط مدرسه خوش گذشت چون  حیاط بزرگ مدرسه ما به من اجازه داد تا کمی دیرتر سرکلاس حاظر شوم و از هوای پاک و تمییز و آب پاشی شده آن لذت ببرم؛ و در زنگ تفریح صبحانه ای را که با خود به مدرسه برده بودم با دوستانم در حیاط نوش جان کنیم.
 نظر شما در مورد این انشا چه بود ؟ نظر بزارید.

انشاء پاییز نگارش پایه یازدهم-درس اول

انشا باران صفحه 20 کتاب نگارش پایه دهم

انشا گذر رودخانه صفحه 21 کتاب نگارش نهم

انشا ازاد صفحه 20 کتاب نگارش هشتم

انشا حیاط مدرسه صفحه 20 کتاب نگارش هفتم

انشا با موضوع زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد

انشا با موضوع دیدن یک شکار چی از دریچه ی چشم یک آهو

مدرسه ,حیاط ,ی ,کردیم ,انشا ,ها ,حیاط مدرسه ,به مدرسه ,در مورد ,که با ,است که ,حیاط مدرسه شماره

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کتابخانه عمومی الغدیر راونج "سکوت من صدای تو" تعمیرگاه مجاز لوازم خانگی قائم سرویس همیشگی نقل ‌بلاگ minoograficek خدا محبت است شورای دانش آموزی مدرسه ی ما بررسی‌های اقتصادی frectalgrafik