انشا در مورد عینک
انشا در مورد عینک صفحه ۴۲ کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم
مقدمه: یکی از نعمت های بی شمار خداوند دوچشم بینا است تاباان جهان زیبا و رنگارنگ و همه ی نعمت های خداوند را با چشم ببینیم تاکه شکرگذار باشیم.
امادرمیان این همه ادم ، بعضی ها ازاین نعمت بی بهره یا کم بهره هستند.یعنی چشمانشان یا به مرور زمان یا از روز تولد و مادرزادی کم سو یا ضعیف هستند و یکی از راه حل های این مشکل عینک است،تا باان جهان و دنیارا شفاف تر ببینیم.
بدنه: عینک تشکیل شده از دو عدسی باشماره گذاری های مختلف برای ضریب بینایی چشم های مختلف و قاب ها با طرح ها و رنگ های مختلف برای سلیقه های متفاوت که پشت ویترین های مغازه ها بادستور پزشک بینایی گذاشته می شود تا متقاضی ،عینک مورد علاقه ی و مناسب فرم صورت خود راانتخاب کند و مورد استفاده قرار دهد.
دراین میان بعضی از دانش اموزان در مدرسه،کسی از دوستانشان را می بینند که عینک برچشم دارند،شروع به تمسخر و شیطنت می کنند و باحرف های ناخوشایند دل دوست خود را می شکانند درحالی که این کار بسیار ناپسند می باشد.زیرا که عینک اشکال یاایرادی ندارد.بلکه وسیله ایی برای درمان و بهبودی بیماری فرد تجویز می شود.
مانند مریضی که به دکتر مراجعه می کند و دکتر باقرص و امپول ان را دوا و مداوا می کند.بنابراین مانباید بادوستانمان که عینک می زنند با تمسخر و بذله گویی رفتار کنیم.بلکه باید مانند دوستی مهربان برای مداوای ضعف بینایی ان تلاش کنیم و ان را برای زدن عینک تشویق کنیم تا هرچه زودتر مشکل دوست مابرطرف شودو ان نیز مانند ما بدون هیچ پوشش یا عینکی دنیا را ببیند .
نتیجه گیری: ما گاهی در شرایطی قرار می گیریم که راضی ازان نیستیم ولی برای درمان و برطرف سشدن مشکل مان مجبور به پذیرش شرایط می شویم.بنابراین باید خودرا بااتفاق پیش امده وقف دهیم و باان کنار بیاییم و بادرک و هم دردی به دوست یا اطرافیانمان کمک کنیم تا بهبودی لازم را بدست اورند.
نظر شما در مورد این انشا چه بود ؟ نظر بزارید.
درباره این سایت