انشا صفحه ۸۳ گسترش ضرب المثل خفته را خفته کی کند بیدار درباره در مورد کتاب نگارش بازنویسی پایه و کلاس دهم معنی بازآفرینی مثل نویسی
گسترش خفته را خفته کی کند بیدار انشا
گسترش ضرب المثل خفته را خفته کی کند بیدار پایه دهم
مقدمه : کسی که آگاهی ندارد را می توان آگاه کرد اما آیا می شود کسی را که خودش را به ناآگاهی زده آگاه کرد.
بند بدنه : در یکی از روستاهای کشور عزیزمان ایران مردی خداپرست و دین دار و مؤمن زندگی می کرد. اما در این میان مردی بود که نه نماز می خواند و نه روزه می گرفت و نه خمس و ذکات پرداخت می کرد. اهالی محله در مسجد جمع شدند و همگی از این ماجرا ناراحت بودند و هر یک به فکر چاره ایی بودند. هریک به نوبه ی خود به پیش مرد می رفت، او را نصیحت می کرد تا شاید به راه درست هدایت شود اما مرد هر بار حرف های مردم و بزرگان روستا را پشت گوش می انداخت و به آن ها بی توجهی می کرد.مردم که دیگر خسته شده بودند و دیدند که راه آنها برای هدایت آن مرد بی فایده است ،به فکر چاره ایی برای این ماجرا افتادند زیرا از عاقبت مرد می ترسیدند و نگران او بودند. یک روز که دوباره دور هم جمع شده بودند تا دوباره دنبال راه چاره ایی باشند، امام جمعه مسجد گفت:خفته را خفته کی کند بیدار؟ ما همه ی سعی و تلاشو کوششمان را کردیم خود اونمیخواهد کاری انجام دهد ما وظیفه ی خود را به عنوان مردم مسلمان ایفا کرده ایم ولی او نمی خواهد که آگاه شود و خود را به خواب و غفلت زده است. از ما دیگر مردم این روستا هیچ کاری برنمی آید. خود او باید بخواهد تا ما نیز بتوانیم به او کمک کنیم.
نتیجه گیری : هرگز نمی توان کسی را که خودش را به غفلت و بی خیالی زده آگاه کرد زیرا نمی خواهد آگاه شود و ما هر چقدر که تلاش کنیم تا خودش نخواهد نمی شود.
انشا با موضوع خفته را خفته کی کند بیدار مقدمه نتیجه
مقدمه : امامن و معصومین دین الگوهایی هستند که اگرچه در میان ما نیستند اما از ایشان می توان درس های بسیار زیادی آموخت
بدنه : روزی زنی نزد پیامبر رفت و به ایشان گفت: ای رسول خدا خرما برای پسر من ضرر دارد لطفا به او بگویید خرما نخورد.
پیامبر فرمودند: بروید و فردابیایید.
زن رفت و فردا آمد و پیامبر پسرش را نصیحت کردند.
یاران رسول خدا پرسیدند که چرا همان دیروز پسر زن را نصیحت نکردید؟
پیامبر پاسخ دادند: چون دیروز خودم هم خرما خورده بودم و نمی توانستم به پسر بگویم خرما نخور!
پیامبر فقط الگو نبودند بلکه یک الگوی کامل بودند. فرق ایشان با الگوهای زمان حال در این است که امروزه اغلب تنها فتوا می دهند و از مردم می خواهند که این گونه و آن گونه رفتار کنید اما کمتر کسی خود درست و کامل به چیزهایی که می گوید عمل می کند.
نتیجه : نصیحت ها و پندها تنها زمانی عملی می شوند که خود شخص هم به نصیحت هایی که بیان می کند عمل کند نه اینکه تنها یک گوینده باشد. اگر یاد بگیریم ابتدا اصلاح و تغییر را از خودمان شروع کنیم بسیار مفیدتر از آن خواهد بود که تنها به دیگران پنددهیم و اشتراکات زندگی آرمانی و حقیقی مان افزایش خواهد یافت.
نظر شما در مورد این انشا چه بود ؟ نظر بزارید.

انشاء پاییز نگارش پایه یازدهم-درس اول

انشا باران صفحه 20 کتاب نگارش پایه دهم

انشا گذر رودخانه صفحه 21 کتاب نگارش نهم

انشا ازاد صفحه 20 کتاب نگارش هشتم

انشا حیاط مدرسه صفحه 20 کتاب نگارش هفتم

انشا با موضوع زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد

انشا با موضوع دیدن یک شکار چی از دریچه ی چشم یک آهو

خفته ,کند ,بودند ,کی ,نمی ,آگاه ,را خفته ,کی کند ,خفته را ,خفته کی ,کند بیدار

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

رفتن رسیدن است! آموزش مفاهيم بازاريابي و کسب و کار سنگر مجازی جنگ نرم و دفاع از اعتقادات شهید عبدالله خسروی لرستان پنگوئن خانم :) مجله ديدني قلم قم دامنه دوّم خرید کتاب پی دی اف blogfar mohammadjavadhosseini878755 ورزش و تناسب اندام